من با همه ی من بودنم . گاهی کم می آورم و بدجور دلم میگیرد از پیرامونی که سخت مرا احاطه کرده است . و اینجا تنها جایی است که خودم را فریاد میزنم با همه ی بغضها و دردها و نفرتها و عشق و شادی ها . و در نهایت سبکی و آرامشی درست که بعد از استفراغ جسم را در بر میگیرد... روح من نیز بعد از فریاد آرام می شود ....رام میشود !
ادامه...
برای رفتن کافی بود با شهامت و صداقت بگویی : خدانگهداراین همه بازی و دروغ و آسمان و ریسمان بافتن نداشت !!مطمئن باش که در آن صورت قابل احترام تر بودی ........نمی دانم چرا انسانها هنوز یاد نگرفته اند که :می توان به زیبایی درود ، بدرود گفت
farzaneh
چهارشنبه 12 بهمنماه سال 1390 ساعت 03:25 ب.ظ