و من ...

و من ... دخترک معصومی را میشناسم که هر روز غروب به رویای دست نیافتنی ستاره ای دست تکان میداد که هزاران هزار سال پیش مرده بود
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد