تو را آنچنان یافتم چنان فراتر از ادراکم
فقط تویی در ترنم های بیکرانه ام بدون سایه و
جدایی ناپذیر از ژرفای وجودم
سیاهی هستی میان سفیدی ها
و سفیدی هستی در میان سیاهی ها
آنچنان عاجزانه برای لحظاتم دعایت کردم که
قبل از دیدنت و بودنت
آنچنان در نهان و آشکار هر چیز
روز و شب آنچنان زندگی ات کردم که
باور کن انتهای نظاره هایم بی منتها شده
که همه معناوانتهای بودنم تو شده
سلام
.
خسته نباشی
.
به من هم سر بزن
.
خوشحال می شم.
حتما ممنون از اینکه سرزدی