اهای تنهایی !
دست
از سرم بردار ، دلم را زدی رهایم کن ....
یه
وقت هایی میخواهم نباشی ، آن قدر که دیگر نبینمت...
احساسم
از من گله دارد...
می
گوید : دارم از دست می روم..
آهایی
تنهایی
!
تو تاوان کدام خطای منی ؟
خسته شدم بس که فقط برای تو حرف زدم ...
من
قلبی میخواهم به وسعت خودم
!
که تلمبار کنم خودم را در او
!
شاید آرام بگیرد دل تنهایم