من با همه ی من بودنم . گاهی کم می آورم و بدجور دلم میگیرد از پیرامونی که سخت مرا احاطه کرده است . و اینجا تنها جایی است که خودم را فریاد میزنم با همه ی بغضها و دردها و نفرتها و عشق و شادی ها . و در نهایت سبکی و آرامشی درست که بعد از استفراغ جسم را در بر میگیرد... روح من نیز بعد از فریاد آرام می شود ....رام میشود !
ادامه...
دست هایم به آرزوهایم نمی رسند آرزوهایم بسیار دورند ولی درخت سبزم می گوید امیدی هست، خدایی هست این بار برای رسیدن به آرزوهایم یک چوکی زیر پایم می گذارم شاید این بار دستم به آرزوهایم برسد.
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
دست هایم به آرزوهایم نمی رسند آرزوهایم بسیار دورند ولی درخت سبزم می گوید امیدی هست، خدایی هست این بار برای رسیدن به آرزوهایم یک چوکی زیر پایم می گذارم شاید این بار دستم به آرزوهایم برسد.