سـرد اسـت و مـن تـنهایـم “
چـه
جمـلـه ای !
پــــُر
از کـلیـشه …
پـــُـر
از تـهـوع …
جـای
ِ گـرمی نـشستـه ای و می خـوانـی :
” ســرد اسـت “…
یـخ
نمـی کنـی …
حـس
نـمی کنـی …
کـه
مـن بـرای ِ نـوشتـن ِ همیـن دو کلمـه
چـه
سرمایـی را گـذرانـدم