من با همه ی من بودنم . گاهی کم می آورم و بدجور دلم میگیرد از پیرامونی که سخت مرا احاطه کرده است . و اینجا تنها جایی است که خودم را فریاد میزنم با همه ی بغضها و دردها و نفرتها و عشق و شادی ها . و در نهایت سبکی و آرامشی درست که بعد از استفراغ جسم را در بر میگیرد... روح من نیز بعد از فریاد آرام می شود ....رام میشود !
ادامه...
مگه ما پسرا دل نداریم؟



نمیشی
مگه ما احساسات نداریم؟
مگه ما دمپایی هستیم؟
خب خیالم راحت شد که دیگه
نه مطمئن باش پسرا حتی از دخترا هم احساساتشون بیشتره ولی همیشه پشت غرورشون مخفی میمونه