یعنــی میــشود همیـــن حالا ؛


همیـــن لحظـــــه !

حتــــــــــــــــــی اشتبـــاهی ....


یــادم بیفتــی .... !؟

همه ى درد من این است،

یک نفر در زندگى من هست 

 

 که نیست…!!

غریبی من از زندگی در غربت نیست ؛

از تنهایی نیست ؛

از بی کسی هم نیست ...

غریبی من از این است که از نزدیک ترین هایم دورم 

 

 و به دورترین هایم نزدیک ...

وقتی او تمام شد... من اغاز شدم

وقتی که دیگر نبود‌‌٬

من به بودنش نیازمند شدم.

وقتی که دیگر رفت٬

من به انتظارامدنش نشستم.

وقتی که دیگرنمی توانست مرا دوست بدارد٬

من او را دوست داشتم.

وقتی که او تمام کرد

من شروع کردم...

وقتی او تمام شد... من اغاز شدم.

وچه سخت است تنها متولد شدن٬

مثل تنها زندگی کردن است...

مثل تنها مردن!

ز خــدا پنهــون نــیست...
 

از تــو هــم پنــهون نیــست...
 

مــیدونم که مــیدونی ..
 

دور و بــرم پـُـره از این و اون... 


اما هیــچکس بــرام "تو " نمــیشه... 


اینــو می فــهمی؟؟؟ 


میــتونی درک کــنی که هــمه میــخوان جــای تــو رو بــگیرن؟؟؟
 

امــا مــن دلــم فــقط "تــــــــو " رو میــخــواد لـعـنــتی