به نبودنت خیره مانده ام

فرض کن.................  

 

به عکاس بگویم: تارهای سپید را سیاه کند  

 

و چین و چروک  را  


 ماست مالی و حتی از آن خنده ها که دوست داری برایم بکارد  

 

باز هم از نگاهم پیداست  


چقدر به نبودنت خیره مانده ام ..........

منتظر کسی باش که اگه حتی در ساده ترین لباس بودی، 

  

 

حاضر باشه تو رو به همه   


دنیا نشون بده وبگه که 

:
"
این دنیای منه

کم اوردم

کم اوردم 


 رد پاهایـــــــم را  

پـــاک کــــــــــردم

به کســــــــــی نگوییـــد

من روزی در ایـــــــــن دنیا مـــتولد شـــدم

اینجا نفــــس کشیـــدم وعاشـــــــــــــــــق شدم

...
ولی حیــــف کـــــــــه

غرورم به احساســــــــم اجازه ی نفس کشیــــــــــــدن نداد

خدایـــــــــــا...!!!

میــــــشه استعـــــفا بدم؟؟؟!

کـــــــــم آوردم...

راه اشتباه را نباید برگشت

همه ی پل های پشت سرم را خراب کردم...... 

 

از عمد............ 

 

راه اشتباه را نباید برگشت

گر میداشتم سکوت خویش را   

زندگی پر بود از فریاد من