کاملا قانع شدم!!!

داشتم تو پیاده رو میرفتم که یهو یه موتوری توی 

 

 عابر پیاده با سرعت از بغلم رد شد و نزدیک بود 

 

 بزنه به من! 


  داد زدم اینجا پیاده روئه ها!!!
  

جواب داد اینجا ایرانه ها!!! 


  حرفش منطقی‌ بود ، کاملا قانع شدم!!!

دیشب اومدم خود کشی کنم رفتم از سوپر سره 

 

 کوچمون تیغ خریدم 


  رفتم حموم، یه هو دیدم که خودمون تو حموم  

 

تیغ داریم /: 


 اینقدر اعصابم خورد شد که !! 

 

هیچی دیگه،خود کشی نکردم...
:)))))))

کاش باران بگیرد...

کاش باران بگیرد...کاش باران بگیرد و 

 

 شیشه بخار کند...و  

 

من همه دلتنگی هایم را رویش "ها" کنم ... 

 

و با گوشه ی آستینم، 

 

 همه را یک باره پاک کنم...و خلاص...

چه قدر سخت است منتظر کسی باشی که هیچ وقت فکر آمدن نیست

صدا میکنم " تــــــــــــو " را...
این " جانی " که میگویی
جانم را میگیرد...!
نزن این حرف ها را
دل من جنبه ندارد
...

موقعی که نیستی....
...
دمار از روزگارم در می آورد.