غریبی من از زندگی در غربت نیست ؛
از تنهایی نیست ؛
از بی کسی هم نیست ...
غریبی من از این است که از نزدیک ترین هایم دورم
و به دورترین هایم نزدیک ...
وقتی که دیگر نبود٬
من به بودنش نیازمند شدم.
وقتی که دیگر رفت٬
من به انتظارامدنش نشستم.
وقتی که دیگرنمی توانست مرا دوست بدارد٬
ز خــدا پنهــون نــیست...
از تــو هــم پنــهون نیــست...
مــیدونم که مــیدونی ..
دور و بــرم پـُـره از این و اون...
اما هیــچکس بــرام "تو " نمــیشه...
اینــو می فــهمی؟؟؟
میــتونی درک کــنی که هــمه میــخوان جــای تــو رو بــگیرن؟؟؟
امــا مــن دلــم فــقط "تــــــــو " رو میــخــواد لـعـنــتی