فقط خوابت را...

تو چه میفهمی از روزگارم... 

 

 
از دلتنگی ام... 

 

 
گاهی به خدا التماس میکنم

...


خوابت را ببینم



میفهمی؟



فقط خوابت را...

خیلی سخت بود!

خیلی سخت بود! 


 
با بغض نوشتم! 


 
با خنده خواندی!

فقط می توان نـــــگاه کرد...

برای بعضی دردها نه می توان گریــــــه کرد... 

 
نه می توان فریـــــاد زد... 

 
فقط می توان نـــــگاه کرد... لبخند زد و بی صدا شکست...!!!

نمیشه منو زودتر ببری پیش خودت؟

امشب از همیشه غمگین ترم 

 
تنهاترم
  

 خدایا

 
نمیشه منو زودتر ببری پیش خودت؟ 

 
از آدمات خسته شدم

...
از زندگی هم خسته شدم

زندگی گردن چه فایده ای داره

وقتی فرجامش مرگ است

همه ی این دوست داشتن ها

همه ی این خیانت ها

آخرش که چی؟

امشب کم توقع شده ام ! 


  آرزویم کوچک است و کم حرف ، هیچ نمیخواهم جز

”تــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو”