لب هایت بوی سیب می دهند ... می خواهی آدمم کنی ؟

صبور میمانم و بی تفاوت می گذرم

گذشته در چشمانم مانده است


عبور ثانیه ها ی رد شده در تمام نگاه هایم مشهود است


چشمانت را با شقاوت تمام به روی حقایق بستی


صبور میمانم و بی تفاوت می گذرم


که نفهمی هنوز هم دوستت دارم

میخواهم از ته دل داد بزنم

امروز دلم
 

 یه جای خالی میخواد
 

 کیلومترها خالی
 

 میخواهم از ته دل داد بزنم 


  خیلی پرم ...

دل تنگم . برای کسی که نرفته و نخواهد رفت .  

 

اما هرگز هم نیامده و اینجا کنار من ننشسته است...

فـکر گـستـردگـی واژه نبـاش

آسمـان هـم کـه بـاشی 

 
بـغلت خـواهــم کـرد ... 

 
فـکر گـستـردگـی واژه نبـاش

هـمه در گـوشه ی تـنـهایـی مـن جـا دارنـد ...

پـُر از عـاشـقـانـه ای تـو —