دچار باید بود

خوشا به حال گیاهان. که عاشق نوراند
و دست منبسط نور بر شانه آنهاست
نه وصل ممکن نیست همیشه فاصله ای هست
دچار باید بود

می توان به زیبایی درود ، بدرود گفت

برای رفتن کافی بود با شهامت و صداقت بگویی : خدانگهدار این همه بازی و دروغ و آسمان و ریسمان بافتن نداشت !!مطمئن باش که در آن صورت قابل احترام تر بودی ........نمی دانم چرا انسانها هنوز یاد نگرفته اند که :می توان به زیبایی درود ، بدرود گفت

خدایا!

خدایا!
معنای زنده بودن من، با تو بودن است
نزدیک،دور. سیر،گرسنه. رها،اسیر دلتنگ،شاد
آن لحظه ای که بی تو سر آید مرا،مباد

دل من تنها ، تنها ، سخت می گیرد

در چشمانم تنــهـــــــا یی ام را پنهان می کنم .. در دلم ، دلتنــــــگی ام را ..... در سکوتم ،حرفهای نگفته ام را .. در لبخندم ، غــــــصه هایم را ..............دل من چه خردسال است ... ..ساده می نگرد .. ساده می خندد ... ساده می پوشد
دل من از تبار دیوارهای کاهگلی ست .. ساده می افتد... ساده مــــی شکند...ساده مـــــــی میرد دل من تنها ، تنها ، سخت می گیرد

بگذار سرنوشت هر راهی که میخواهد برود، راه من جداست
بگذار این ابرها تا میتوانند ببارندچتر من خداست