تو اگر می دانستی
که چه زخمی دارد
خنجر از دست عزیزان خوردن
از من خسته نمی پرسیدی:
آه! ای مرد،چرا تنهایی؟
خسته ام از جنس قلابی آدم ها...
هی ...فلانی راهت را بگیر و برو...
حوالی ما توقف ممنوع است...
دلم برای دیدنت گریست.....
بگذار بگرید تا یاد بگیرد
هر آنچه خواست،همیشه نیست!!