من با همه ی من بودنم . گاهی کم می آورم و بدجور دلم میگیرد از پیرامونی که سخت مرا احاطه کرده است . و اینجا تنها جایی است که خودم را فریاد میزنم با همه ی بغضها و دردها و نفرتها و عشق و شادی ها . و در نهایت سبکی و آرامشی درست که بعد از استفراغ جسم را در بر میگیرد... روح من نیز بعد از فریاد آرام می شود ....رام میشود !
ادامه...
بیا آخرین شاهکارت را بیبین مجسمـه
ای با چـشمانی باز خیره
به دور دست شاید
شرق شاید غرب مبهوت
یک شکست، مغلوب
یک اتفاق مصلوب
یک عشق، مفعول
یک تاوان خرده
هایش را باد دارد می برد
farzaneh
چهارشنبه 16 فروردینماه سال 1391 ساعت 01:51 ب.ظ