اگر روزی آوار دلتنگی بر سرت خراب شد مرا
صدا بزن شاید نتوانم تو را بخندانم اما میتوانم با تو
بگریم
اگر یک روز تصمیم به مردن گرفتی صدایم کن
شاید نتوانم منصرفت کنم اما میتوانم با تو بمیرم
اگر روزی از تمام زیبایی های دنیا دست کشیدی و
آرزوی مرگ کردی به کنارم بیا تا نشانت بدهم
مرگی را که در زندگی بی تو تجربه کردم
اگر به کسی جز من عشقت را نثار کنی
دعا میکنم که اشک هایت خون و قهقهه هایت
فریاد گردند
آری به جای بهشت جهنم را برایت میطلبم که
شراره های آتش هم از سرت زیاد است برای
تویی که همه عمر ویرانم کردی
دنبال موفقیت و پیروزی بودن در یک زندگی بی خطر و بدون ریسک مثل گرفتن ماهی از آب گل آلود
هست
عاقل بودن با دانسته های دیگران فقط در اندیشه ی خودمان داناییست
جزای سخن بی اندیشه محکوم بودن به اندیشه و عذاب بعد از سخن بیجاست
تنها زندگی کردن با عدالت بهتر از بی عدالتی با وجود هزاران نفر در زندگیست
با وجود داشتن نگاه انداختن به صورت کسی
سخنی که او را خوار و ذلیل کند نگو
حتی اگر تمام عمر را به دنبال زیبایی بگردی بی آنکه وجودت زیبا باشد آنرا هیچوقت نخواهی یافت
انسانی که جسارت و اراده نداشته باشد مثل چاقویی است که لبه ی تیز ندارد
چیزی که مهم است دارایی تو نیست بلکه چگونگی بهره مندی و استفاده ی تو از دارایی
تنها دانستن واقعیت برای انسان کافی نیست بلکه واقعیت را طلبیدن و درست ترین کار را انجام دادن را نیز باید بداند
چیزی که سنگ را شکاف میدهد نیروی آب نیست بلکه قدرت و وحدت قطره هاست
کسی مارا جز خودمان فریب نمیدهد
کسی که بتواند صبر کند سرانجامی خوش در انتظار خواهد داشت
هر چیز را که میدانی به زبان نیاور اما هر چیزی را که به زبان می آوری بدان
کسی که نمیداند به دنبال چیست ارزش چیزی را که بدست آورده را نمیداند
ماه اسمون هم گریه میکنه برای اونایی که دوست دارن و به هم نمیرسن
ستاره های آسمون ترانه سر میدن برای اونایی که دوست دارن و دوست داشته نمیشن
من هم گریه میکنم برای همه ی کسایی که تنهان و عاشق و به آخر خط رسیدن مثل خودم