هوای روزهای کودکی

دلم هوای دیروز را کرده. هوای روزهای کودکی را.
دلم میخواهد مثل دیروز قاصدکی بردارم
...
آرزوهایم را به دستش بسپارم تا برای تو بیاورد
دلم میخواهد دفتر مشقم را باز کنم و دوباره تمرین کنم
الفبای زندگی را
میخواهم خط خطی کنم تمام آن روزهایی که دل شکستم و دلم را شکستند
دلم میخواهد این بار اگر معلم گفت در دفتر نقاشی تان هر چه میخواهید بکشید
این بار تنها و تنها نردبانی بکشم به سوی تو دلم میخواهد این بار اگر گلی را دیدم
آن را نچینم.... دلم میخواهد......
می شود باز هم کودک شد؟؟؟؟
راستی خدا دلم فردا هوای امروز را می کند!!!!!!

توهم شاید نمی دانی

دلم خوش نیست .غمگینم ******* کسی شاید نمیفهمد
کسی شاید نمیداند**** کسی شاید نمیگیرد مرا از دست تنهایی                                           
تو میخوانی فقط شعری و زیر لب آهسته میگویی
عجب احساس زیبایی**** توهم شاید نمی دانی

حجمی بزرگ از فریاد

سکوت می کنم سکوتم از رضایت نیست
حجمی بزرگ از فریاد است
که مرا تا حالت خـــفــــگـــــــــی برده..!!!!

نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد

نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد .نمیخواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت .ولی بسیار مشتاقم که از خاکه گلویم سوتکی سازد ،
گلویم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش
یک ریزو پی در پی دمِ خویش را در گلویم سخت بفشارد .و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد  .بدین گونه بشکند هر دم سکوت مرگبارم را

چگوارا

از نظر انسان ها، سگ ها حیواناتی با وفا ومفید هستند،
ولی از نظر گرگ ها، سگ ها گرگ هایی بودند که تن به بردگی دادند تا در رفاه و آسایش زندگی کنند

چگوارا