میگفت دگر باره به خوابم بینی ....



پنداشت که بعد از او مرا خوابی هست...

خواب هایم بوی تن تو را میدهد ...

نکند آن دورترها نیمه شب در آغوشم میگیری !

فاصله ها هیاهو میکنند

فاصله ها هیاهو میکنند

و صدای هق هق دلتنگی ام در نوسان بودن



و نبودنت رنگ می بازد




کفش های رفتنت را گم میکنم

تا برای همیشه بمانی ...

تـــو فقــــط مـرد بـــاش

غیــــــرت دارم روی

خـــــــاطـــراتمـــــان

بــــرای هر کســی

تعریفشـــان نمی کنـــم

تـــو فقــــط مـرد بـــاش

. . .
و

.
.
.

انکــارشان نکـــــن

قرار بود فقط قایم شوی

باشد قبول!

من باختم

اصلا بازی تمام!

خودت را نشان بده

قرار نبود که بگذاری بروی

قرار بود فقط قایم شوی!!!