اما هرگز نفهمیدم...........

زندگی ام ویران شد...........

قلبم پوسیده...............

عشق های دروغین دلم را به آخر خط رسانده

الان فقط برای تنهایی هایم برای درد هایم  می گریم.......

زمان بیهوده گذشت و نابود شدم اما هرگز نفهمیدم...........

تو فقط.............

لحظات بی ارزشت تنها یاد آور بی ارزش بودنت است………..

تو  فقط طعم دروغین امیدها و آرزوهای بی عشق هستی...........

تو فقط دشمن تعفن آمیز قلب شکست خورده ام هستی............

دیگر نمیخواهم زنده بمانم

نمیدانم آغازش دیر بود  یا زندگی کردنش زود بود

اما عشقت زهرآگین بود

دیگر نمیخواهم زنده بمانم

مثل مار چنبره زدی بر زندگی ام......

مثل مار چنبره زدی بر زندگی ام

زندگی ام را زهرآگین کردی زمانی که حتی فکرش را نمیکردم

الان دلم برای تمام لحظه های تلف شده ام میسوزد

دیگر  امیدی برای زندگی برایم نمانده

هر آن که به یادت می افتم فقط میگریم

قلبم خشکید و پژمرده شد , دیگر حتی نمیتپد دیگر حسش نمیکنم

زندگی ام را ویران کردی والان هر آن که به یادت می افتم فقط میگریم