این مرگ گفتن هایت برای چیست من به خاطر تو زندگی کردن را برگزیدم
ستاره های آسمان تنها شاهد فریاد هایم هستند
کفن سفید عروسی را میپوشم
در حالیکه فرشته ها بر مزارم اشک میریزند
ای عشق بی وفای من
فراموشم کن من دارم میمیرم
رفیقا میگن :
رفیقا میگن ، فراموشت کنم
بگذرم از تو ، خاموشت کنم
رفیقا میگن ، فراموشت کنم
هر کدوم یه جوری دل میسوزونن ،
دل میسوزونن ، اما نمیدونن
دل میسوزونن ، اما این و نمیدونن
نمیتونم
آخه پیچیده تو جونم ، عشق تو ، برده امونم
نمیتونم ، نمیتونم
نمیدونم
تو چی کار کردی با من مهربونه نا مهربونم
که هنوزم ، نمیتونم ، نمیتونم
زندگیم و به تو میرسونم ، اما نمیشه
اما نمیشه ، اما نمیشه
عیبی نداره بی تو میمونم ، اما نمیشه
اما نمیشه ، اما نمیشه
تو رو پیدات میکنم ، دورت میگردم
حتی یک لحظه فراموشت نکردم
تو رو پیدات میکنم ، دورت میگردم
حتی یک لحظه فراموشت نکردم
نمیتونم
آخه پیچیده تو جونم ، عشق تو ، برده امونم
نمیتونم ، نمیتونم
نمیدونم
تو چی کار کردی با من مهربونه نا مهربونم
که هنوزم ، نمیتونم ، نمیتونم
زندگیم و به تو میرسونم ، اما نمیشه
اما نمیشه ، اما نمیشه
عیبی نداره بی تو میمونم ، اما نمیشه
اما نمیشه ، اما نمیشه
تو را خیلی دوست دارم و تنها معنای زندگی ام با تو بودن است وبی تو من نیستم اما هنوز نمی دانم چرا با اینکه اینقدر دوستت دارم تو را بی وجودت زندگی میکنم
یک روز آدرس عشق را پرسیدم
عمویم به من گورستان را نشان داد و گفت عشق آدرس ندارد اما انتهایش اینجاست